سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدای پای باران
وبلاگ ویژه ی بازتاب سفر مقام معظم رهبری به شهر مقدس قم

دل نوشته ها | گزارش | به استقبال رهبر | صدای پای باران
سه شنبه 89/7/27 | 7:43 ع

agha white black مه پاره ی انقلاب

مه پاره ی انقلاب، قم می آید
اسطوره ی عشق ناب، قم می آید
صد طعنه اگر زنند من می گویم
احیاگر آفتاب، قم می آید


در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
بعضی وقتا یه جمله می شنویم که کلی حرف توی این یه جمله هست.
مثل این جمله از شهید خمّر در مورد ولایت:
«ما سی و پنج میلیون صفر بودیم و هیچ ارزشی نداشتیم وقتی عدد یک کنار ما قرار گرفت ارزشی بی نهایت پیدا کردیم.»
شهدا اینگونه امام خود را شناختند؛ ما چگونه شناختیم ؟!!!
وای بر ما اگر این “یک” را از ما بگیرند، دیگر هیچ ارزشی نخواهیم داشت، دیگر حتی اگر در کنار هم با وحدت بایستیم باز هم ارزش ما همان صفرهای بی ارزش خواهد بود.
حالا این صفر یکی باشه یا هفتاد میلیون هیچ فرقی نمی کنه.
بیایید بصیرتمان را مانند شهدا بالا ببریم.
بیایید ارزش واقعی ولایت را مانند شهدا درک کنیم.
“چه خالیست جای شهدا دراین زمان پر از فتنه

وبلاگ ابابیل 

دیدگاه های شما :
سه شنبه 89/7/27 | 7:8 ع

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی


کویر قم لب تشنه از چشمه چشمان توست بیا
بیا که برای آمدنت جمکران هم ندبه خوان شده است 
لمعه ای از جواهر نگاهت مرا کفایت می کند.


 سلام آقا جون


گفته بودم که خیلی دوست دارم از نزدیک ببینمتون ولی انگار فقط باید تو خواب ببینمتون. یادش بخیر دو سه باری که اومدم بیت شما و عطر وجودتون رو در فضای بیت رهبری حس کردم تازه فهمیدم وقتی میگندیدار عالم عبادته معناش چیه. آرامشی که از دیدار شما برام ایجاد میشد و حس معنوی که پیدا میکردم قابل وصف نیست.


هفته ی قبل قم بودم. میگفتند چهارشنبه 21 مهر مقام معظم رهبری تشریف میارند به شهر مقدس قم. خوشحال بودم که منم قم هستم و توفیق دیدار شما رو ـ هر چند از دور ـ پیدا میکنم. همین که تو فضایی نفس می کشیدم که شما هم نفس می کشید برام ارزش داشت. ولی انگار قسمت نبود ، شما نیومدید گفتند سفرتون به تاخیر افتاده. باید برمیگشتم به محل سکونتم ، چون تدریس داشتم نمیشد کلاسامو تعطیل کنم. قسمت نبود عطر حضور شما رو بچشم. الان من فرسنگ ها دورتر از قم هستم و شما در قم. خوشا بحال اونهایی که الان در جوار شما هستند و از انوار معنوی شما بهره می برند.

وبلاگ پیاده تا عرش 

دیدگاه های شما :
سه شنبه 89/7/27 | 3:29 ع

از اینکه در شهر مقدس فم نبوده ام و نمی توانم تجدید میثاق کنم ،دلگیرم !!

ولی با شعری از امین امت اسلامی " سید خراسانی " به استقبال ایشان می روم ...

ما خیل بندگانیم ما را تو می‌شناسی 

           هر چند بی‌زبانیم، ما را تو می‌شناسی

ویرانه‌ایم و در دل، گنجی ز راز داریم 

           با آن‌که  بی‌نشانیم،  ما را تو می‌شناسی

 
 
با هر کسی نگوییم راز خموشی خویش 

           بیگانه با کسانیم، ما را تو می‌شناسی

 

آئینه‌ایم و هر چند لب بسته‌ایم از خلق 

            بس رازها که دانیم ما را تو می‌شناسی



از قیل و قال بستند، گوش و زبان ما را    

            فارغ از این و آنیم ما را تو می‌شناسی



از ظن خویش هر کس، از ما فسانه‌ها گفت   

            چون نای بی‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

 

در ما صفای طفلی، نفسرد از هیاهو      

             گلزار بی‌خزانیم ما را تو می‌شناسی

 

آئینه‌ سان برابر گوییم هر چه گوییم      

             یکرو و یک زبانیم ما را تو می‌شناسی

 

خط نگه نویسد حال درون ما را         

             در چشم خود نهانیم ما را تو می‌شناسی

 

لب بسته چون حکیمان، سرخوش چو کودکانیم   

            هم پیر و هم جوانیم ما را تو می‌شناسی



با دُرد و صاف گیتی، گه سرخوش است گه غم    

            ما دُرد غم کشانیم ما را تو می‌شناسی


 
از وادی خموشی راهی به نیکروزیست       

            ما روز به، از آنیم ما را تو می‌شناسی

                                  

کس راز غیر از ما نشنید بس «امینیم»

           بهر کسان امانیم ما را تو می‌شناسی

سروده مقام معظم رهبری
وبلاگ دیدگاه های امیر تقی زاده

دیدگاه های شما :
سه شنبه 89/7/27 | 2:5 ع

بعد از کلی انتظار همه ی چشم ها به یک نقطه چرخید

ماشین آهسته بین جمعیت جلو می آمد....

 

روزگاری که مردم به زین اسب امام دست بکشند

و دست های متبرکشان را به صورت ببرند

در راه بود....

وبلاگ حتی بیشتر 

دیدگاه های شما :
سه شنبه 89/7/27 | 12:2 ع

شمارش معکوس آغاز شده است، تا پایان سیاهی شب و طلوعش دمی بیش نمانده.

چشم ها در حدقه بی قرارند، لب ها بی مهابا به خنده باز می شوند، لرزش دست ها، فریاد میزنند اضطراب لحظه ی حضوررا...

همیشه لحظات آخر انتظار دیر می گذرد و سخت و شیرین یعنی همین، چه حلاوتی دارد این انتظار به سر آمده! تمرین زیبایی است.

حلاوتش، عجیب کاممان را شیرین کرده؛ چنانچه دیگر تاب انتظار، هیچ نداریم و همین است که بر لبان نقش بسته:

               چند روزیست خبر پیچیده                              رهبرم خامنه ای تاج سرم می آید

               کاش یکباره همه می گفتند                           مهدی امروز شتابان به حرم می آید...


وبلاگ حضرت آیت الله خامنه ای


دیدگاه های شما :
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >